نسل روشنفکران اواخر دورهی قاجار و اوائل دورهی پهلوی از سویی درصدد شناخت تجدد، و علم و فرهنگ و هنر جدید بودند و از سوی دیگر درصدد شناخت سنت کهنمان برای بازسازی ایران. از این جهت آثار این نسل بیشتر آثاری آموزشی در شناخت علوم و فلسفهی غربی و آثاری پژوهشی در زمینهی تاریخ فرهنگ ایران و ادبیات فارسی است. نسل بعدی به پشتوانهی آثار نسل پیش از خود از صرف آموزش و پژوهش گذشتند و بیشتر به نظریهپردازیهای بزرگ و اندیشههای انتقادی ایدئولوژیک روی آوردند. کار آنها با توجه به موقعیت تاریخیشان قابل فهم است و چهبسا بتوان گفت ناگزیر بوده است. ولی حاصل کار آن نسل -بهرغم اهمیت انکارناپذیرش- بهاندازهی نسل پیشینشان سازنده نبود؛ چرا که در آن، سودای همزمانیِ جهانی، جا را برای خودآگاهی تاریخی تنگ کرده بود. نسل پساانقلابی ایران که در کتاب “شرایط امکان نقد، نسل پساانقلاب ایران و مسائل اندیشه” به تفصیل به ویژگیهای آن پرداختهام (و امیدوارم حالم بهتر بشود تا بتوانم آن را زودتر به سرانجام برسانم و منتشر کنم) به تصور من در سنجش با نسلهای پیشین خود از جمله به این سبب متمایز است که آن آرزواندیشیِ فراتاریخی را خواسته یا ناخواسته و آگاهانه یا ناآگاهانه کنار نهاده و با نوعی وقوف تاریخی و خودآگاهی زمانی-مکانی به کار میپردازد.
شمارههای اخیر فصلنامهی حرفه: هنرمند به طور خاص از نمونههای بارز چنین وقوف و آگاهیای است. حرفه: هنرمند که زیر نظر ایمان افسریان و به همت ستودنی او و همکارانِ کاردانش منتشر میشود فقط یک مجله نیست، بلکه نهادی منضبط و بابرنامه است که بهصورتی کاملاً حرفهای بستری برای اندیشیدنِ ژرفتر به هنر و نسبت آن با ایران پدید میآورد (گمان میکنم حرفه: هنرمند تنها نشریه از میان نشریاتمان باشد که برای مقالاتش با نویسندگان آنها داد و ستد فکری دارد و گاهی حتی میان آنها جلسات بحث و گفتگو و هماندیشی برقرار میکند). این نهاد در شمارهی اخیر خود به وضع هنر در شهرهای مختلف ایران پرداخته است و دو شمارهی پیش از آن (شمارههای 78 و 79) تحت عنوان “از متن هنر، گزیدهای از نقد و نظر در ایران جدید” (جلد اول از 1285 تا 1357 و جلد دوم از 1357 تا 1385) به گزینش و بازخوانی مهمترین مقالات ناظر به هنر در ایران معاصر اختصاص داده شده بود. این دقیقاً یعنی وقوف به ضرورت پیش چشم داشتن اینجا و اکنون. به عبارت دیگر حرفه: هنرمند به عنوان نشریه و نهادِ نسلِ پساانقلاب آگاهیای است که در صدد شناخت زمان و مکان خود است و زیستن در آن و رسیدن به ادراکی انعکاسی.
تازه ترین شمارهی مجله -ویژهنامهی شهرهای ایران- شمارهای است بسیار خواندنی که در آن، در تقابل با مرکزمحوری رایج، بهدرستی به منطقههای گوناگون ایران بهمثابه اجزاء مستقل یک کل توجه شده که هر یک در عین پیوند با آن کل و با سایر اجزاء، تاریخ غنی و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل چشمگیر خود را دارد. در این شماره هر یک از نویسندگان به منطقهای و قومی پرداخته و به این ترتیب مجموعهای فراهم آمده است دربارهی هنرِ قزوین، کاشان، یزد، سمنان، سیستان و بلوچستان و به طور خاص زاهدان، مازندران، همدان، کردها و کردستان، و ارامنهی ایران. مقالات این شماره به اهتمام مسلم خضری و ایمان افسریان فراهم آمده است. ویژهنامهی هنر شهرهای ایران در واقع دومین ویژهنامهی حرفه: هنرمند دربارهی این موضوع است، چرا که شماره هفتاد و دوم این مجله (منتشر شده در تابستان 1398) نیز دربارهی هنر شهرهای ایران بود. در آن شماره که زیر نظر ایمان افسریان و غزاله هدایت و مجید اخگر تهیه شده بود جنبهی نظری بحثها پررنگتر بود و در شمارهی اخیر جنبهی انضمامی مطالب بارزتر است.
حرفه: هنرمند وبسایت ارزشمند و مفیدی هم دارد که به همت علیرضا رضاییاقدم اداره میشود و نه فقط میشود از آن سراغ فصلنامه را گرفت و مقالات همهی شمارهها را حتی بهصورت جداگانه و تکتک از آن خرید و از دیدن نسخهی پیدیاف مقالات که معمولاً با تصاویری مرتبط و شایان توجه همراه است بهره برد، بلکه مطالب متنوعی را نیز در قالبهای گوناگون دیداری و شنیداری و نوشتاری، مستقل از مقالات مجله، در اختیار مراجعان میگذارد که دیدنشان مغتنم است: