رد کردن و رفتن به مطلب
منو
  • دوست داشتنی‌های من
  • خواندنی ها
  • خبرها
  • نوشته ها و گفته ها
  • دفتر یادداشت های بد
  • شنیدار/دیدار
  • دیدگاه‌های شما
    • دیدگاه‌های شما
    • ارسال دیدگاه
  • درباره نویسنده / درباره سایت
    • درباره نویسنده / درباره سایت
    • زندگی‌نامه و فهرست آثار
    • راه های تماس

محمدمنصور هاشمی

ما کم شماریم

منو

شب آخر با سیلویا پلات

گمان می‌کنم هر کس صرفا مختصر علاقه‌ای داشته باشد به ادبیات و به‌خصوص شعر، وقتش با خواندن شب آخر با سیلویا پلات واقعا خوش خواهد شد. معمولا نام شاعران بزرگ غیرفارسی‌زبان را می‌شنویم، گاهی ترجمه‌هایی هم از شعرهایشان می‌خوانیم، اما کمتر پیش می‌آید مقالاتی بخوانیم در توضیح و تحلیل شعرهای مهم‌شان، مقالاتی که کمک کند به دنیایشان، به عالم مقال شاعرانه‌شان، که به سبب تفاوت‌های زبانی و فرهنگی طبعا برای‌مان در نگاه نخست غریبه می‌نماید، راه ببریم. با خواندن چنین مقالاتی می‌توان راحت‌تر به این شاعران نزدیک شد و با آنها انس گرفت و به لطف این نزدیکی و مؤانست می‌توان دریافت زبان شعر زبان انسانیت است، فارغ از همه تفاوت‌های ظاهری، زبانی که فراتر از تفاوت‌های زبانی و فرهنگی می‌رود و بیگانگان را خویشاوند و بیگانگی‌ها را طرد می‌کند. زبان شعر زبان نگاه آدمیان است، زبانی که همه جا یکی است.

بخش عمده‌ای از جستارهای “شب آخر با سیلویا پلات: مقالاتی در باب شعر و شاعری” نوشته ادوارد هرش است، شاعر امریکایی که مقالاتی خواندنی درباره شعر دارد و نویسنده کتابی است به نام “چگونه شعری را بخوانیم و به هنر شعر دل ببازیم” ( How to read a poem and fall in love with poetry ). برخی از مقالات خواندنی همین کتاب در “شب آخر با سیلویا پلات” در اختیار خواننده فارسی‌زبان قرار گرفته است. چنانکه در یادداشت توضیحی مترجم آمده است هرش شعر را “پیام درون بطری” می‌داند، بطری‌ای که در امواج دریا رها شده به این امید که وقتی در ساحلی به دست کسی / مخاطبی بیفتد. ادوارد هرش در این جستارها در پی آن بطری و آن پیام شعرهایی مهم از شاعرانی نامدار را مرور می‌کند.

نخستین جستار با عنوان “توصیف یک وداع” درباره آنا آخماتوا، شاعر بزرگ روس، است و در تحلیل شعرش درباره آخرین دیدار. دومین جستار، “شعر نیایشی راهی دیگر برای دوباره دل باختن به جهان”، تحلیلی است از شعر کریستوفر اسمارت، شاعر انگلیسی قرن هجدهم، در توصیف عاشقانه گربه‌اش، توصیفی مزامیروار! تصور می‌کنم ممکن نیست کسی این شعر عجیب اسمارت را بخواند و بتواند آن را فراموش کند. جستارهای بعدی درباره دلمور شوارتز، شاعر رومانیایی، است و سپس درباره ویسلاوا شمبورسکا، تادئوش روژویچ، چیسلاو میلوش، و هربرت زبیگنیف، شاعران لهستانی و تجربه آنها از جنگ. “هنر ارفئوسی: اشعاری که از عالم ارواح برای شهادت دادن باز می‌گردند” بازخوانی شعری است تکان‌دهنده از میکلوس رادنوتی، شاعر مجار. “شب آخر با سیلویا پلات” که عنوان کتاب برگرفته از آن است نگاهی است به آخرین سروده سیلویا پلات، شاعر و نویسنده موفق اما تلخ‌کام امریکایی که ماجرای زندگی مشترکش با تد هیوز و جدایی‌شان و بیش از همه خودکشی آزاردهنده و تأثربرانگیزش، شهرت خودش را بیش از شعرهای خواندنی‌اش کرده است.

دو مقاله بعدی کتابِ “شب آخر با سیلویا پلات” نوشته ساموئل هازو – شاعر و نویسنده و مترجم امریکایی – است. اولی با عنوان گویای “هراس ابراز احساس در شعر معاصر”، نقدی است بر فرهنگی که در آن احساس‌های انسانی کتمان و نفی می‌شود و دومی، “ترجمه شعر: وفاداری تا حد نامرئی شدن”، بیان تجربه‌های نویسنده است از ترجمه شعر.

مقاله‌های بعدی کتاب با عنوان‌های “الهه شعر، میانجی خدایان عشق و جنگ” و “مخاطب شعر: آن ناتمام درون ما” به ترتیب از کریستوفر مریل است و جیمز تیت. در پی اینها نوشته‌ای توجه‌برانگیز آمده است از مریلین کریسل که تجربه جالب کار در بیمارستان را دارد در مقام شاعری که دعوت شده بوده است تا کار مهم پرستاران را دریابد و از آن سخن بگوید.

“وفاداری به تخیلات: بهترین راه تغییر دادن واقعیات” مطلبی است کوتاه اما خواندنی از خورخه لوییس بورخس نویسنده و شاعر استثنایی آرژانتینی.

کتاب دو ضمیمه هم دارد. ضمیمه نخست مطلبی است به‌راستی آموزنده و مفید از دنیس ای. هنسلی درباره جک لندن و در واقع چگونگی قصه‌نویسی به روایت او؛ تاکید بر اینکه قصه‌نویس “می‌بیند” یعنی چشمهایش به تنهایی همه توانایی‌های حواس پنجگانه را دارد. خواندن نوشته هنسلی و توجه به آن می‌تواند بسیاری از سوءتفاهم‌های متداول میان ما درباره داستان‌نویسی را رفع کند. ضمیمه دوم هم مطلبی است از سهیل بشروی درباره جبران خلیل جبران و احوال او که برای همه خوانندگان کتاب مشهور “پیامبر” می‌تواند لذت‌بخش باشد.

شب آخر با سیلویا پلات گزیده و ترجمه خانم فریده حسن زاده مصطفوی است که عشق‌شان به ادبیات و دانش‌شان در این باره از خلال همین گزینش و ترجمه هویداست. فریده حسن زاده مصطفوی نخستین کتاب شعر خود را با عنوان “شعرهای پشیمان: زن بیست و پنج سالگی” در سال 1357 منتشر کرده است و اکنون بیشتر به واسطه شعرهایی که به انگلیسی سروده و به ویژه شعر “در جواب دخترم…” شناخته شده است. مترجمی است دو سویه که هم آثاری را از فارسی به انگلیسی ترجمه کرده و هم آثار فراوانی را از انگلیسی به فارسی برگردانده است و از جمله آنها باید اشاره کرد به “زندگی‌نامه فدریکو گارسیا لورکا” نوشته ایان گیبسن که نمونه‌ای است از زندگی‌نامه‌نویسی پژوهشی و جدی، “صخره” شعر نمایشی تی. اس. الیوت، “کلمات ساده عشق” گزیده اشعار یاروسلاو سایفرت، “خون آدونیس” گزیده اشعار علی احمد سعید یا همان آدونیس شاعر مشهور عربی‌زبان، “زیبایی دوست داشتن” از جبران خلیل جبران، گزینه اشعار مارینا تسوه تایوا، گزینه اشعار بلاگا دیمیتروا، “باقی‌مانده وطنم” در معرفی شعر عراق معاصر، “عاشقانه‌هایی برای عشق، صلح و آزادی” در معرفی شعر آمریکای معاصر از نیمه دوم قرن بیستم تا امروز و “شعر زنان جهان” که عنوانش به خودی خود گویاست.

بابت همه لحظه‌های خوش شاعرانه و تأمل‌برانگیزی که با کتاب‌های ایشان و از جمله “شب آخر با سیلویا پلات” داشته‌ام از خانم حسن زاده مصطفوی صمیمانه سپاسگزارم. همانطور که در ابتدای این یادداشت آوردم خیال می‌کنم وقت دوستان زیادی با خواندن “شب آخر با سیلویا پلات” و نیز دیگر کتاب‌هایی که نام بردم خوش خواهد شد.

شب آخر با سیلویا پلات
مقالاتی در باب شعر و شاعری

ترجمه فریده حسن‌زاده (مصطفوی)

موسسه انتشارات نگاه

نوشته شده در خبرها

دسته ها

  • خواندنی ها
  • خبرها
  • نوشته ها و گفته ها
  • دفتر یادداشت های بد
  • شنیدار/دیدار
  • دیدگاه‌های شما
  • ارسال دیدگاه
  • درباره نویسنده / درباره سایت
  • زندگی‌نامه و فهرست آثار
  • راه‌های تماس
  • دوست داشتنی‌های من
اجرا شده توسط: منصور کاظم بیکی