رد کردن و رفتن به مطلب
منو
  • دوست داشتنی‌های من
  • خواندنی ها
  • خبرها
  • نوشته ها و گفته ها
  • دفتر یادداشت های بد
  • شنیدار/دیدار
  • دیدگاه‌های شما
    • دیدگاه‌های شما
    • ارسال دیدگاه
  • درباره نویسنده / درباره سایت
    • درباره نویسنده / درباره سایت
    • زندگی‌نامه و فهرست آثار
    • راه های تماس

محمدمنصور هاشمی

ما کم شماریم

منو

نقد ایدئولوژی‌زدگی

“مسافر” عزیز در “نوشته‌های شما” یادداشتی گذاشته‌اند درباره این که شریعتی مرده است و باید به نقد ایدئولوژی‌های موجود پرداخت. یادداشت ایشان بهانه‌ای شد برای فکر کردن دوباره من درباره نسبت ما و میراث مرحوم دکتر شریعتی. تصور کردم شاید بد نباشد نتیجه اندیشیدنم به مساله را با خوانندگان “ما کم‌شماریم” در میان بگذارم.

زمانی که “دین‌اندیشان متجدد: روشنفکری دینی از شریعتی تا ملکیان” منتشر شد (سال 1385) اندیشه شریعتی هنوز آنقدر زنده بود که واکنش گاه بسیار تند طرفداران آن مرحوم شامل حال آن کتاب و نویسنده‌اش شود و به گفته‌ها و نوشته‌ها و تحلیل‌هایی بینجامد که حتی یادآوری‌شان هم خوشایند نیست. آنچه نوشته و منتشر می شد حجم اندکی از حمله‌ای بود که بیش از همه به صورت شفاهی و با منتسب کردن نویسنده “جوان کم‌سواد” به این طرف و آن طرف و فشار بر ناشر بروز یافته بود. طبعا همین امر باعث شده است که نویسنده هم گاهی پاسخ و توضیحی بدهد و به این ترتیب حجم مطالب مربوط به شریعتی پس از انتشار “دین اندیشان متجدد” بالنسبه به دیگران در مقالات و مصاحبه‌هایم تا مدتی بیش از معمول بوده است (1).

اما آیا این همه ماجرا بود؟ خیال نمی‌کنم. درست است که ظاهرا اقبال به اندیشه شریعتی خصوصا و کل پروژه روشنفکری دینی عموما (2) در چند سال اخیر واقعا کمتر شده است، به نحوی که اگر امروز “دین‌اندیشان متجدد” منتشر می‌شد دست‌کم به واسطه نقد شریعتی کمتر مورد طعنه و حمله قرار می‌گرفت، ولی تا همین حالا هم حامیان متعصب ایدئولوژی مرحوم دکتر شریعتی در حوزه‌های مختلف فرهنگ ما حضور دارند و در کار ترویج نگرشی هستند که به آن خو گرفته‌اند و آن را درست می‌دانند؛ گمان می‌کنم تا وقتی آن نگرش هست نقد آن نگرش هم موضوعیت دارد.

ولی حتی این هم همه ماجرا نیست. به نظر من مساله یک شخص و اندیشه‌های او نیست، مساله نوعی روش و منش و نگرش است که مرحوم علی شریعتی در نظرم یکی از نمونه‌های نوعی آن است. نقد شریعتی نقد آن نوع نگاه و رویکرد است، نقد آن نحوه مواجهه با دنیا، نقد آن گونه روش و نگرش، نقد ایدئولوژی‌زدگی و ایدئولوژیک‌اندیشی.

تلفیقی از تفکر اقتصادی چپ و عدالت‌خواهانه و آرمانهای دینی و مذهبی با ظاهر علمی و باطن سرشار از هیجانات و عواطف و وعده‌های بزرگ، معجونی است که به ویژه در کشورهای جهان سومی همیشه می‌تواند سرمست‌کننده و هوش‌ربا باشد. کافی است به یاد بیاوریم که آقای دکتر محمود احمدی نژاد دقیقا همین معجون را در دست گرفته بود (جالب است که حتی بی‌باوری یا کم‌باوری او به روحانیت هم شبیه شریعتی و اسلام بدون روحانیتش بود!). همین الان هم آقای دکتر حسن رحیم‌پور ازغدی هر هفته در تلویزیون مشغول عرضه چنان سنخ ایدئولوژیی بر پایه چنان میزانی از دانش و تحقیق و سخنوری است. پس نقد شریعتی نقد یکی از برجسته‌ترین نمایندگان نوعی درک از عالم است و از این جهت است که این کار به تصور من عجالتا همچنان لازم و بایسته است. نمونه برجسته را که نقد کنید تکلیف بازتولیدهای مختلف کوچکتر روشن می‌شود.

این همه البته به این معنی نیست که اندیشه‌های دیگر را فراموش نماییم و بررسی و ارزیابی نکنیم. قاعدتا خوانندگان کتابها و مقالاتم و مراجعان به این وبسایت و از جمله خود “مسافر” عزیز نقد و نظرهایی نسبتا زیاد درباره دیگر اندیشه‌ها و اندیشمندان نیز به قلم نویسنده این سطور خوانده‌اند (3). در کنار آنها نقد ایدئولوژیک اندیشی ‌چپ‌گرایانه ظاهرا مذهبی هم شاید بی‌وجه و عاری از اهمیت نباشد، چرا که صورت‌های رنگ رنگ آن ایدئولوژی همیشه می‌تواند بر موج آرمان‌خواهی جوانانه سوار شود و به اسم شفا بخشیدن مشتاقان بسیاری را مبتلا کند (4).

پی نوشتها:
1) چند نمونه از مطالب راجع به شریعتی که روی این وبسایت قابل دسترسی است: یک و دو و سه و چهار و پنج
2) درباره روشنفکری دینی: اینجا و اینجا و اینجا.
3) چند نمونه از نقد و نظرهای قابل دسترسی روی همین وبسایت: اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا
4) درباره زمینه نگرش رادیکال چپ بنگرید به: اینجا

نوشته محمد منصور هاشمی
یازدهم خرداد 1393

نوشته شده در نوشته ها و گفته ها

دسته ها

  • خواندنی ها
  • خبرها
  • نوشته ها و گفته ها
  • دفتر یادداشت های بد
  • شنیدار/دیدار
  • دیدگاه‌های شما
  • ارسال دیدگاه
  • درباره نویسنده / درباره سایت
  • زندگی‌نامه و فهرست آثار
  • راه‌های تماس
  • دوست داشتنی‌های من
اجرا شده توسط: منصور کاظم بیکی