این شماره بخارا هم مثل همه دیگر شمارههای آن پر و پیمان است و دربرگیرنده مطالب گوناگون خواندنی. از جشننامه خانم پوری سلطانی گرفته تا مقالات متنوع بخشی از نامداران و بزرگان فرهنگ ایران.
در این شماره بخارا من هم مطلبی دارم درباره زندگی، اثر و اندیشههای متفکر مهمی که شخصا بسیار دوستش دارم، مطلبی با عنوان “چند نکته درباره میشل دو مونتنی”. این مقاله در واقع اولین مقاله از سلسله مقالاتی است که بناست ذیل عنوان “در روشنایی تردید” برای بخارا بنویسم. برای آشنایی با این بخش یادداشتی را که در معرفی آن در ابتدای “چند نکته درباره میشل دو مونتنی” نوشتهام در ادامه میآورم:
“در روشنایی تردید” عنوان کلی سلسله مقالاتی است که قرار است برای نشریۀ متینی که در دست دارید – بخارا – بنویسم. در این مقالات در هر شماره نکاتی را دربارۀ یکی از اندیشمندان مهم دوران مدرن مطرح خواهم کرد، از آغاز تجدد تا روزگار ما. طبق برنامهریزیام، اگر موافق تدبیر من شود تقدیر، دربارۀ سی متفکر خواهم نوشت. از مونتنی و بیکن و دکارت تا فوکو و هابرماس و اکو. قاعدتاً نمیرسم بدون وقفه در هر شمارۀ بخارا یکی از مقالههای این مجموعه را تقدیم کنم اما امیدوارم آهسته و پیوسته کار ادامه یابد و انشاءالله به سرانجام برسد. متفکرانی را برگزیدهام که تصور میکنم درک آنها و دریافت بصیرتهایشان برای ما در این موقعیت تاریخی اهمیتی خاص دارد؛ تفکراتی که گویی از آنها غایب بودهایم، چنانکه دانشآموزی ممکن است از درسی غایب بوده باشد. گمان میکنم این غیبت برایمان به قیمت مشارکت نداشتن در فهم بخشی از پیشرفت اندیشه بشری تمام شده است و سبب شده یا مشهورات و مقبولاتی را ارزیابینشده تکرار کنیم یا صرفا به آن بخش از فرهنگ غرب رجوع کنیم که بدون بهرهمندی از روشنایی اندیشه این متفکران بزرگ و تردیدها و تأملهای آنان برای ما معنیدار بوده است. ما خودآگاه یا ناخودآگاه از مواجه شدن با اندیشههای این متفکران ابا داریم، از تشویشی که ممکن است برایمان پدید آورند. اما از تردید نباید ترسید. تردید آغاز اندیشیدن است و بیان بیپرده آن سرآغاز صمیمیتی که شرط درستاندیشیدن است. به قول اریش فرید: ” درباره آنکه ترساش را با تو در میان میگذارد تردید مکن، اما بترس از آنکه میگوید تردید را نمیشناسد.” (1)
1)
:Erich Fried
Zweifle nicht
an dem
der dir sagt
er hat Angst
aber hab Angst
vor dem
der dir sagt
er kennt keinen Zweifel