در فضای روشنفکری ما ایرانیان معمولاً تصور مثبتی از رمانهای تاریخی وجود ندارد و این امر بیسبب هم نیست. آثار بازاری و بیارزش فراوانی به فارسی ترجمه و تألیف شده است به نام “رمان تاریخی” که در بهترین حالت صرفاً ممکن است برای کسانی سرگرمگننده باشند و بهرهای از ژرفای ادبیات و بلندای رمان ندارند. ولی واقعیت این است که رمان اگر رمان باشد و ارزش ادبی و هنری داشته باشد ژرف است و تأملبرانگیز، چه ظرف و بستر وقایعش امروز باشد و چه دیروز، و چه دیروزش خیالی باشد و چه واقعی و تاریخی.
رمان “لئوی آفریقایی” امین معلوف – نویسنده فرانسهزبان – یکی از نمونههای مناسب و ارجمندی است که میتوان ذیل عنوان رمان تاریخی گنجاند، رمانی کامل و محکم و هیجانانگیز که قطعاً خواننده اهل تأمل را به فکر فرو میبرد.
لئوی آفریقایی برای کسانی که منابع مربوط به جغرافیای تاریخی ملل مسلمان و کشورهای آفریقایی را بشناسند شخصیتی است شناختهشده و به ویژه اروپاییان و مستشرقان همواره کتاب او درباره آفریقا را میشناختهاند و از آن بهره میبردهاند، چنانکه مثلا لویی ماسینیون – خاورشناس مشهور – پایاننامه کارشناسی ارشد خود را درباره لئو نوشته است.
امین معلوف همین شخصیت واقعی را موضوع رمان خود قرار داده است، رمانی که در اواخر دهه شصت به خوبی به فارسی ترجمه شد ولی تا جایی که میدانم تا سالهای سال در کتابفروشی و انبار ناشرش باد کرد و خاک خورد! اعتراف میکنم تا وقتی کتاب خود لئوی آفریقایی را ندیده بودم پی به توانایی نبوغآمیز امین معلوف در ساختن و پرداختن این رمان تاریخی نبرده بودم. تصورم این بود که نویسنده رمان “لئوی آفریقایی” حجم قابل توجهی از دادههای رمانش را باید از کتاب خود لئو گرفته باشد. وقتی “وصف آفریقا”ی لئو را دیدم (این کتاب که در اصل به ایتالیایی قدیمی نوشته شده تا جایی که میدانم به فارسی ترجمه نشده؛ من ترجمه عربیاش را دیدهام با این مشخصات: جان لیون الافریقی، “وصف افریقیا”، ترجمه عبدالرحمن حمیده) دریافتم که عمده تصاویر و ماجراهای کتاب که به ظرافت و هوشمندی تدوین و تألیف شده تنها حاصل تخیل و تفکر امین معلوف است، تخیل و تفکری که به راستی ارزش خواندن دارد، مخصوصا برای آنها که به نسبت دین و فرهنگ با زمینهها و بسترهای اجتماعی میاندیشند و تفاوتها و تشابههای فرهنگی آدمیان در خلال ماجراهای زندگی توجهشان را جلب میکند. در واقع امین معلوف هم در یافتن اصل این ماجرای تاریخی و توجه به زندگی پرماجرای این فرد خاص هوشمندی ویژهای نشان داده است و هم در شاخ و برگ بخشیدن به داستانش در جهت پروردن و ژرف نمودن و ماندگار کردن آن.
رمان “لئوی آفریقایی” این گونه آغاز میشود: “من که حسن بن محمد وزّانام…من که جیووانی لئودی مدیچیام، به دست دلاکی ختنه شدم و به دست پاپی غسل تعمید یافتم…”
لئوی آفریقایی
نوشته امین معلوف
ترجمه قدرتالله مهتدی
انتشارات سروش
چاپ اول 1368