برای ما نسلی که “هامون” نوجوانیمان را شکل داد، کییرکگور و هامون تداعیهایی مشترک دارد. فیلم “هامون” داریوش مهرجویی فیلمی فرهنگآفرین (بهاصطلاح cult movie) بود و نامهای زیادی به واسطه آن به گوشمان خورد یا توجهمان را جلب کرد، همچنانکه ادا و اطوارهای خاصی را در ذهنمان جا انداخت که خاطره شد (ارجاعات مستقیم فیلم “ایتالیا ایتالیا” کاوه صباغزاده به “هامون” از این جهت جالب توجه است). حمید هامون که از سویی به “ایمان” میاندیشید و داشت رسالهاش را دراینباره مینوشت و از سوی دیگر درگیر فراز و نشیبهای رابطه عاشقانه پیچیدهای بود، با اندیشههای کییرکگور آشنایی داشت، چنانکه در میان کتابهایی که در فیلم به آنها اشاره میشد یکی هم نسخه انگلیسی “ترس و لرز” بود. آن زمان درباره کییرکگور مطلب چندانی در زبان فارسی نبود. اکنون خوشبختانه وضع عوض شده است.
درباره فلاسفه اگزیستانس بهطورعام و فلسفه کییرکگور بهطورخاص الان مطالب مفید متعددی به زبان فارسی موجود است. عمده اینها ترجمه نوشتههایی است مقدماتی و خوشخوان و روان که هر کدام بهنحوی خواننده علاقهمند را با جوهره دغدغههای سورن کییرکگور آشنا میکند. تا جایی که یادم میآید و دیدهام یک تألیف بسیار خوب و ارزشمند و خواندنی هم درباره کییرکگور به قلم پژوهشگری ایرانی نوشته شده است که دریغ است از آن نام نبرم. کتاب “کییرکگور، متفکر عارفپیشه” نوشته مهتاب مستعان. نویسنده این کتاب را نمیشناسم و متأسفانه هیچ کار دیگری هم از ایشان ندیدهام. اما تا جایی که میدانم اصل کتاب رساله دکتری نویسنده بوده است زیر نظر سید احمد فردید. سالها پیش این کتاب را خواندم و از شیوایی و استحکامش لذت بردم و چون عمد دارم روی تألیفهای خوب تأکید کنم به آن به صورت جداگانه اشاره کردم. وگرنه کتابهای ترجمه شده هم اغلب راهگشا و کارآمد است و برخی از آنها ترجمههای رسایی هم دارد.
وقتی کتابهای مقدماتی مفید درباره اندیشمندی به قدر کافی در دسترس است دیگر کمکم نوبت به کارهای تخصصیتر میرسد. از میان آثار خود کییرکگور “ترس و لرز” اگر اشتباه نکنم دو بار به فارسی ترجمه شده است (ترجمه عبدالکریم رشیدیان ترجمه خوب و قابل اعتمادی است) و اکنون خوشبختانه صالح نجفی دارد ترجمه دیگر آثار او را نیز به فارسی منتشر میکند (از جمله، این کتابهای کییرکگور به قلم صالح نجفی منتشر شده است: “مفهوم آیرونی با ارجاع مدام به سقراط” و “تکرار: جستاری در روانشناسی تجربی”). کتاب “درآمدی بر کییرکگور” استیون اونز با ترجمه اصغر پوربهرامی چنانکه از نامش برمیآید کتابی کاملاً تخصصی نیست اما کتابی است در سطح متوسط و نیمهتخصصی و از این جهت انتخابش برای ترجمه از جانب دکتر اصغر پوربهرامی انتخابی هوشمندانه بوده است، چون کییرکگورشناسی را در زبان فارسی گامی به پیش میبرد.
کتاب اونز که با همدلی کامل نوشته شده، گزارشی نسبتاً مشروح است از فلسفه سورن کییرکگور که پس از مروری اجمالی بر ماجراهای زندگی این فیلسوف دغدغهمند دانمارکی، به تفصیل به بحث درباره آراء و مفاهیم اصلی اندیشههای کییرکگور از قبیل “انفسیبودن” و مراحل سهگانه هستیداری ( زیباییشناسانه یا استحسانی، اخلاقی، و ایمانی) میپردازد. همچنین در همان ابتدای کتاب فصلی هست درباره نامهای مستعار کییرکگور و کارکردها و استلزامات بلاغی آنها که هوشمندانه و مفید است؛ چرا که بهصورتی بهجا و شایسته جنبه ادبی شخصیتپردازیهای کییرکگور را در قالب این اسامی مستعار تحلیل میکند.
انتشار ترجمه این کتاب را به دوست عزیرم اصغر پوربهرامی تبریک میگویم. ترجمه این کتابِ کموبیش تخصصی قطعاً کار دشواری بوده است، هرچند میشود برای چاپهای بعدی نسخهای ویراستهتر از آن عرضه کرد که فارسی روانتری نیز داشته باشد. همچنین امیدوارم آقای پوربهرامی گرامی، که در نظر من یکی از مصادیق انسان دردمند و البته “آدم حسابی” است، ترجمهکردن درباره کییرکگور را همچنان ادامه بدهد تا رفتهرفته در زبان فارسی آثار فراوانی با رویکردهای مختلف درباره این اندیشمند برجسته در دسترس علاقهمندان قرار بگیرد، آثاری هم همدلانه و هم نقادانه. چرا که کییرکگور در مقام اندیشمندی نقاد هگل در لحظه تاریخی خود کاری چشمگیر و شایان توجه انجام داده است اما آن لحظه تاریخی پیش از رشد فلسفه و علوم انسانی جدید و از جمله روانشناسی بوده است. برای ما که مستعد گریز از عقلانیت و علم و پناه بردن به زاویه امن عادتهای ذهنی مألوفایم متفکری مانند کییرکگور همانقدر که میتواند برانگیزاننده و تأملبرانگیز باشد، ممکن است تخدیرکننده هم باشد، چنانکه زندگی او و از جمله ماجرای ارتباط وسواسآلودهاش با نامزدش ممکن است توجیه رفتارهای بیمارگون کسانی باشد که نمیدانند متفکران بزرگ بهرغم گرفتوگیرهایشان بزرگاند نه به واسطه گرفتوگیرهایشان. جالب است که حمید هامون دوستداشتنی – که ذکرش در ابتدای این یادداشت رفت – تجلی این مشکلات هم بود: روانشناس در نظرش احمق بود در حالی که خودش و مسألههایش و خواستههایش را محور عالم هستی میدید و خلبازیهایش را عین شورمندی میشمرد! کییرکگور مسلماً یکی از مهمترین متفکران در حوزه فلسفه و اندیشه دینی است، اما شناخت، همه شناخت است و کییرکگور و اندیشههایش تنها جزئی است از همه شناختهای ممکن و مفید، البته جزئی مهم و شایان تحلیل.
درآمدی به کییرکگور
نوشته استیون اِوِنز
ترجمه اصغر پوربهرامی
انتشارات حکمت
1397