به روایت رسانههای مختلف سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه امروز قم (3 مرداد 1399) گفته است ویروس کرونا سکولار است. الان که این یادداشت را مینویسم چند روزی است سخت گرفتار تنگی نفس و ضعفام و به لطف تببر و مسکّن مشغول ادامه حیاتم، بنابراین هر قصدی داشته باشم قصد اثبات مراتب ایمان و تقوای این ویروس تاجور را ندارم! اما “در زندگی زخمهایی هست” که بدتر از کرونا “روح را آهسته و در انزوا میخورد و میتراشد”. پس با همین احوال فعلی هم نتوانستم درباره یکی از این زخمها ننویسم.
در این یادداشتِ ناگزیر بسیار کوتاه، نه قصد بحث درباره سکولاریسم و معانی و دلالتهای آن را دارم که به جای خود بحثی است بسیار مهم (مثلا به معنایی سکولاریزاسیون نه قائل بودن به جدایی دین از سیاست که دنیوی و سیاسی کردن دین است، بنگرید به اینجا)، نه قصد دارم درباره نسبت علم و دین بحث کنم که به نظرم بحثی بسیار جالب و عبرتآموز است و به ویژه با در نظر داشتن رویکرد قوی علمدوستانه در سنت خودمان بصیرتبخشتر هم میشود. در این یادداشت به نحوه کاربرد یک واژه و نیز به یک استدلال میپردازم برای تحلیل نوعی ذهنیت و نگرش.
سخنران محترم گفتهاند ویروس کرونا سکولار است چون باعث میشود اجتماعات مذهبی ما محدود شود. طبعاً میشود پرسید ویروس سکولار یعنی چه؟ مقابلش چیست و کدام ویروسها غیرسکولارند؟ مراد از “سکولار” در این جمله چیست؟ قائل به جدایی دین از سیاست؟ بیدین؟ ضد دین؟ دنیوی؟ مقابلش میشود ویروس قائل به پیوند دین و سیاست؟ ویروس متدین؟ ویروس مدافع دین؟ ویروس اخروی؟ اینکه در جامعهای زبان اینقدر غیردقیق به کار برود خودش حاکی از مشکلی است. هر چه وضع فرهنگ و دانش و اندیشه در جامعهای بهتر باشد کاربرد زبان دستکم نزد اهل علم آن زبان دقیقتر است و هر چه وضع بدتر، کاربرد مفاهیم بیدقتتر. پیشتر در مقالهای فنی و فلسفی نشان دادهام که از زمان ابن سینا تا زمان ملاصدرا از حیث نزول دقت در کاربرد اصطلاحات در جامعه ما چه اتفاقی افتاده بوده است (اینجا). حال و روز فعلی اما به راستی رقتانگیز است و “ویروس سکولار” تنها شمهای است از آنچه در جامعه رایج است. برای جلوگیری از فاجعه باید جلوی این نحو کاربست مفاهیم و اصطلاحات ایستاد. هنگامی که بشود از “ویروس سکولار” صحبت کرد معلوم است که میشود وضع بد اقتصادی مردم و سقوط روزافزون ارزش پول ملی و بالارفتن بیوقفه قیمتها را هم تنها به “زالوصفتان” نسبت داد و چهارتا دزد و دلال سودجو را بهانه کرد و به مردم گفت از هم اکنون میفرماییم قیمتها کنترل شود و بالا نرود. همانقدر که گوینده “ویروس سکولار” نه چیزی از زیستشناسی میداند و نه چیزی از علوم انسانی، گویندگان فراوان حرفهای اخیر درباره “قیمت” هم چیزی از اقتصاد نمیدانند، حتی در حد دانشآموز رشته علوم انسانی که کتاب اقتصاد دوره دبیرستانش را فهمیده باشد. اینکه روزی روزگاری حوزویان اهل اصطلاح بودند و الان زبان را به گونهای به کار میبرند که از آن “ویروس سکولار” درمیآید نشاندهنده افت شدید علمی این نهاد است؛ نهادی که پیشتر اغلب کسانی به آن میرفتند که میخواستند “عالم دین” شوند و الان بسیاری به آن میروند تا اگر نه “حاکم دنیا” حداقل “مدیر نظام” شوند. این هم که این جماعت اینقدر شیفته به کار بردن تعابیر غیرفارسی و غربیاند معنایی ندارد جز غربزدگی شدید. متأسفانه بخشی از غربزدهترین افرادی که اینک در جامعه میتوان یافت همین کسانیاند که در ظاهر منتقد غرباند. نقد اینها به غرب نقد نیست بلکه در حقیقت واکنشی از جنس خصومت و کینهتوزی است. به کار بردن تعابیر انگلیسی هم از سوی آنها ناشی از چیزی نیست جز در جایی از ذهن عمیقاً مرعوب بودن. وقتی به طور مثال با فلان روحانی بحث میکنید و میگوید بهمان ایده “وِیگ” است با چیزی روبرو نشدهاید جز به شدت مرعوب بودن. این فلسفه تحلیلی دانستن نیست، این فقط از فارسی حرفزدن شرمندهبودن است (vague حتی اصطلاح فنی هم نیست و صرفاً واژهای است معادلِ “مبهم”). در این مورد فعلی هم سخنران چیزی از فلسفه سیاست دانستن خود نشان ندادهاند، فقط با کاربرد نا به جای “سکولار” کار دست خودشان دادهاند. اما از این ماجرا که خود نیارمند بحثهایی تفصیلی است بگذریم و برویم سراغ استدلال سخنران محترم در تایید “سکولار” بودن “ویروس کرونا”.
استدلال ایشان این است که این ویروس بهانه دست عدهای میدهد تا اجتماعات مذهبی ما و از جمله مراسم پیش رو در محرم را تعطیل کنند. به عبارت دیگر کووید 19 سکولار است چون مخل تجمعات مذهبی ماست. همانطور که در بند پیش قرار گذاشتیم دیگر به معنای دقیق سکولار در این گزاره کاری ندارم و از آن درمیگذرم، در عوض نشان میدهم که از قضا و مطابق شیوه استدلال سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه قم کرونا خیلی هم “غیرسکولار” است و چه بسا تا حد بنیادگرا بودن مذهبی باشد! چرا؟ کووید 19 باعث شده بسیاری از “کلاب”ها و “بار”ها و “پلاژ”ها و دیگر مراکزی که از نظر متشرعان فعالیتشان جایز نیست تعطیل شود. حتی سبب شده دستدادن و روبروسی کردن و بغل کردن و دیگر عاداتی که در آنها مطابق آراء فقهی باید محرم و نامحرم بودن را در نظر گرفت و کثیری از مردم دنیا و از جمله گروهی از مسلمین به آن مقید نبودهاند فعلا کنار گذاشته شود و از این جهت هم این ویروس “غیرسکولار” بودن خود را اثبات کرده است! تازه اگر این را در نظر بگیریم که نه فقط بسیاری از محافل غیرمتدینان که حتی بسیاری از مراکز دینی دیگر ادیان و تجمعات دیگر آیینها و مراسم سایر مذاهب تعطیل شده کمکم میتوانیم به این نتیجه مشعشع نزدیک شویم که ویروس کرونا نه تنها سکولار نیست بلکه خیلی هم بنیادگراست!
چرا استدلال کسی تا این حد باید سست باشد و حرفش چنین بیپایه؟ گمان میکنم این هم یکی از عوارض چیزی است که من آن را “ذهن پیشاشهری” خواندهام (بنگرید به اینجا). گوینده چنان حرفهایی چنان در بند دنیای تنگ خود است که حتی نمیتواند لحظهای از بیرونِ آن به قضایا بنگرد و زاویه دید دیگری را تصور کند. شهر جای تنوع و تکثر است و برای دوام آوردن در آن یکی از مهارتهایی که باید آموخت مهارت نگریستن از منظرِ دیگری است. ذهن پیشاشهری به این تنوع و تکثر نه عادت دارد و نه آن را به رسمیت میشناسد. پس فقط از تنگنای منظر کوچک خود میتواند به جهان بنگرد. طبیعی است که وقتی ذهنی درباره امور عینی نتواند ژرف ببیند و منظرهای مختلف را تصور و تصدیق کند، تکلیفش با ژرفنگری در مورد خود روشن است و دیگر نباید از آن بصیرت و بینشی نسبت به روان و ضمیر و ناخودآگاه خود را چشم داشت. به کار بردن ناشیانه اصطلاحات غربی ریشه نه فقط در کمدانی که در ذهن پیشاروانشناختی دارد. گذر کردن از ذهنیت پیشاروانشناختی نیاز به فرهیختگی و ورزیدگی ذهنی و روانی دارد و شاید عجالتاً در انتظار ظهور و بروز آن در سطح جامعه بودن توقع زیادی باشد، ولی نداشتن ذهن پیشاشهری توقع چندان زیادی نیست، کافی است یاد بگیریم به یک گزاره از زوایای گوناگون نگاه کنیم. بسیار ساده است. کافی است بفهمیم به جز ما دیگرانی هم در جهان هستند و اگر منظر آنها را هم در فرایند نظریهپردازیمان لحاظ کنیم ممکن است به نتایج دیگری برسیم.
محمدمنصور هاشمی
سوم مردادماه 1399