شماره 93 نشریه پر برگ و بار بخارا نیز که به همت مثالزدنی علی دهباشی منتشر میشود چاپ شده است، شماره خرداد تا تیر 1392. در این شماره هم جشننامه یکصد سالگی استاد منوچهر ستوده هست، هم یادنامه مرحوم محمد قهرمان و البته علاوه بر اینها مقالات و ترجمههای خواندنی از نامهای معتبر عرصه فرهنگ و ادب و هنر ایران، کسانی مانند ایرج افشار، داریوش شایگان، محمد رضا باطنی، حسن انوری، پرویز دوایی، جلیل دوستخواه، احمد مهدوی دامغانی، محمد رضا شفیعی کدکنی، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، فتح الله مجتبایی، هاشم رجب زاده، سیروس پرهام، مینو مشیری، بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی، عبدالحسین آذرنگ، بهروز عزبدفتری، سیروس علینژاد، محمد جعفر یاحقی و دیگران.
در کنار اینها طبعا کارهای جوانترها هم هست. از آن جمله است مقاله من با نام “رمان و فلسفه”. این مقاله که در اصل ویراسته و بازنگری شده متن گفتارم در موسسه معرفت و پژوهش است، چنانکه از عنوانش برمیآید درباره نسبت رمان است با فلسفه و بحثی درباره معرفتبخشی رمان که به گمان من میتوان از آن سخن گفت، و البته امری است متمایز از معرفتبخشی علم و فلسفه. در این مقاله با ذکر مثالهای متعدد کوشیدهام درباره این دو مقوله دوستداشتنی زندگیام یعنی رمان و فلسفه و روابط احتمالی آنها سخن بگویم.