جشن رونمایی تازهترین کتاب داریوش شایگان یکشنبه هشتم دی ماه 1392 در تالار اجتماعات نشر فرزان روز به همت علی دهباشی و تورج اتحادیه برگزار شد. در این جلسه که با حضور چهرههای نامدار فرهنگ و هنر ایران در روزگار معاصر برگزار شد – کسانی مانند عباس کیارستمی، پری صابری، شهرام ناظری، محمدرضا باطنی، حسن کامشاد، جمشید ارجمند، سیروس پرهام، سیروس علی نژاد و دیگران ، استادان محترم بهاءالدین خرمشاهی، مصطفی ملکیان، کامران فانی، ایرج کلانتری و ایرج پارسینژاد سخنرانی کردند. من هم افتخار داشتم در این جمع چند کلمهای درباره کتاب “در جستجوی فضاهای گمشده” سخن بگویم. متن گفتار مرا در ادامه میتوانید ببینید:
متن گفتار محمد منصور هاشمی در جشن رونمایی کتاب اخیر دکتر داریوش شایگان:
“در جستجوی فضاهای گمشده” کتاب اخیر استاد داریوش شایگان اثری است درباره هنر یا به عبارت دقیقتر اثری است تکوینیافته در حال و هوای هنر و آثار هنری. شایگان متفکر است و نگاه متفکر با امور و اوضاع و اشیاء به گفتگو مینشیند و به آنها بُعد میدهد. در این کتاب آنچه مجال این گفتگو و ژرفنگری را فراهم آورده نه سیاست و اجتماعیات که هنر بوده است و این تناسب تام دارد با نحوه نگاه شایگان و شیوه نگارش او و بخش قابلتوجهی از دغدغههای فرهنگیاش. از این جهت انتشار این مجموعه مقالات در قالب کتاب فرصت مناسبی است برای آشنایی بیشتر و بهتر با دید و نگرش شایگان.
عنوان کتاب که برگرفته از یکی از مقالات مشهور آن است(1) در اصل تلمیحی دارد به رمان بزرگ مارسل پروست: در جستجوی زمان از دست رفته یا گمشده(2). کتاب شایگان در جستجوی مکانهای از دست رفته و گمشده است و البته مکانها و اشیاء ظرفی است برای رها شدن زمانهای مستتر در آنها. زمانهایی که تاریخها را میسازند و به عبارت دقیقتر همان تاریخهایند و تاریخهایی که فرهنگها را میسازند و به عبارت بهتر همان فرهنگهایند. شایگان فیلسوف فرهنگ است ودر این کتاب هنر – اعم از معماری و عکاسی و نقاشی و شعر – محل تاملات او درباره فرهنگها و تفاوتهای آنها با یکدیگر بوده است.
مثلا بازدید از نمایشگاهی در واشنگتن به مناسبت پانصدمین سال کشف آمریکا توسط کریستف کلمب که در آن هنر جهان در آن دوره کنار هم قرار گرفته بوده است اولین مجال تامل متفکر ما بوده است. نگاه او همه آثار هنری سنتهای مختلف را مشابه یافته و هنر دوره رنسانس غرب را متفاوت و به این پرسش رسیده و به آن پرداخته است که چرا چنین است؟ چه شده است که در دورهای و در جایی لئوناردو داوینچی پدید آمده است و در دیگر جاها چنین نشده است؟
یا مثلا این واقعیت که زیباییشناسی و فلسفه هنر در غرب متجدد پدید آمده و در کشورهای دیگر و از جمله فرهنگ ما اندیشیدن به هنر عمدتا مساله متفکران نبوده و نیست، ذهن شایگان را مشغول خود کرده و مقاله دوم کتاب را پدید آورده است. او با این پرسش به دو نکته توجه یافته است. یکی این که در فرهنگهای سنتی با توجه به پیوند هنر با سنت و دین جایی برای طرح مساله هنر منفک از این امور نبوده است. دیگر این که بخشی از اهمیت هنر در غرب واکنش به خردگرایی روشنگری است (از رمانتیسم آلمان تا اندیشه هایدگر) و در فرهنگهایی که هنوز نیازمند آن خردگرایی و علمباوریاند و تجربه روشنگری را بتمامه از سر نگذراندهاند جایی برای آن گونه توجه به هنر باقی نمیماند.
طبیعی است که این نگاه پرسشگر در برخورد با شهرهای پاریس و اصفهان و تهران با این مساله مواجه شود که اصفهان دوره صفوی و پاریس قرن نوزدهم و تهران امروز هر کدام بر اساس چه درک و دریافتی از عالم شکل گرفتهاند و مقالههایی در توصیف و تفسیر این مکانها و معماری آنها به وجود آورد. یا در رویارویی با تجربه عکاسان و نقاشان ایران به تاویل آثار آنان بپردازد و مثلا از هاله داشتن عکسها و فوتومونتاژهای بهمن جلالی (به رغم توصیف والتر بنیامین از هنر بدون هاله عصر تکثیر فنی) سخن بگوید. یا نشانههای آب و سبز و دوست و وقت را در شعر سپهری برجسته کند. یا به گفتگو با مجموعهای از عکسهای عباس کیارستمی بپردازد و آنها را به سخن گفتن وادارد که مثل همه کارهای استادانه او بیسخنی مهمترین سخن آنهاست و نگاه فارغ از جهتگیری هنرمند وجه غالبشان. یا عالم خیالین و لطیف ابوالقاسم سعیدی را روایت کند که گویی تمنای یک عالم است که فقط تا آستانهاش میشود رفت. یا به دنبال جای نقاشیهای مستحکم و استادکارانه آیدین آغداشلو در تاریخ هنر بگردد و “خاطرات انهدام” او را دارای حال و هوایی خیامی بیابد و تجربه او را تجربه هوش در دوره آشنایی و گذار.
آثار هنری البته ساکتاند و این به گفتگو واداشتنها تنها امکان به سخن در آوردن آنها نیست. با ریاضیات مواجه نیستیم که فقط یک جواب درست وجود داشته باشد. حتما تاویلها و تفسیرهای دیگر هم ممکن است. اما این قدر هست که تفسیرها و تاویلهای کتاب “در جستجوی فضاهای گمشده” از نگاه تیزبین ذهنی فرهیخته نشات گرفته و ژرفای اندیشیدن را با خود دارد و به جای خود لذت مواجه شدن با این آثار را مضاعف میکند و به آنها ابعاد تازه ای میبخشد.
گفتم که نگاه شایگان نگاه متفکر است. قبلا درباره این متفکرمان و مفهومسازیهای او در دو کتاب (“هویتاندیشان و میراث فکری احمد فردید” و “آمیزش افقها”) بحث کردهام و در اینجا آنچه را پیشتر نوشتهام تکرار نمیکنم. صرفا و به مناسبت انتشار این کتاب، در اینجا این را هم اضافه کنم که متفکران مختلف، نگاه و نحوه بیان خاص خود را دارند. به گمان من نگاه و نگرش شایگان همواره نگرشی است تاریخی و مقایسهای و نحوه بیان او ادبی و شاعرانه. بر آثار شایگان بوطیقای شاعرانه حاکم است. در این آثار به طور معمول زبان صرفا طریقیت ندارد (به اصطلاح اصولیان) بلکه موضوعیت دارد. استعاره و تمثیل در کنار تاریخ و تطبیق، اجزاء تاویل و تفسیرهای شایگاناند. از این جهت انتشار این کتاب فرصت مغتنم و اتفاق خجستهای است چون موضوع آن – یعنی هنر – بیشترین تناسب را با نحوه نگرش و نگارش شایگان داشته است.
به عنوان نکته آخر این را هم بگویم که انتشار هر اثری از داریوش شایگان به زبان فارسی و در ایران بازگشت آثار او است به خانه اصلی آنها. خوشحالم که این مجموعه در ایران منتشر میشود و امیدوارم رفته رفته همه آثار ایشان به فارسی در اختیار هموطنانشان قرار بگیرد.
1) Darush Shayegan, À la recherche des espaces perdus
2) Marcel Proust, À la recherche du temps perdu
منتشر شده در بخارا، ش 97، آذر – دی 1392