در بخشهای پیشین “علم یعنی حالات خوب باشد” کتابهایی روانشناختی معرفی کرده بودم. در بخشهای آینده هم باز، دستکم تا مدتی، بیشتر کتابهای روانشناختی معرفی خواهم کرد. اما همانطور که در نخستین یادداشت از این سلسله یادداشتها نوشته بودم “علم یعنی حالات خوب باشد” به کتابهای روانشناختی منحصر نخواهد بود.
در این پست کتاب یک سرمایهگذار و کارآفرین موفق را که از قضا نویسنده و رماننویس هم هست و تحصیلاتش در حوزه فلسفه اقتصاد بوده و رویکردش هم به دنیا بیشتر از منظر علم اقتصاد است، پیشنهاد میکنم. کتاب البته نه آموزش اقتصاد و سرمایهگذاری است نه رمان. کتاب درباره موفقتر و درستتر و محتاطانهتر اندیشیدن است.
ممکن است هر خوانندهای با قسمتهایی از کتاب چندان همدلی و موافقت نداشته باشد. این مسألهای ایجاد نمیکند، چون غرض از خواندن چنین کتابهایی بهتر و بیشتر فکر کردن است، نه بر محفوظات خود افزودن. خود من درباره بخشهایی از کتاب و پیشنهادهایش حرف دارم و تصورم این است که در این جور کتابها گاهی همه ابعاد وجود انسان دیده نمیشود و زندگی او به یک جنبه، مثلا جنبه اقتصادی، کاسته میشود، حال آنکه علوم انسانی همه علوم انسانی است و انسان را با همه این علوم بهتر و فراگیرتر میشود شناخت. به رغم این ملاحظه گمان میکنم این کتاب برای ذهن خوانندگانش میتواند یک تلنگر بسیار محکم و سخت ضروری باشد.
در واقع کتاب بیش از آنکه آموزش فکر کردن باشد و شفاف اندیشیدن به تعبیر نویسنده، به نظر من طرح ملاحظات و دادههایی است برای اجتناب از سادهلوحی. اگر میخواهیم حالمان خوب باشد ناگزیریم واقعیت را شجاعانه ببینیم و درست تحلیل و فکر کنیم و برای این کار باید از پیشفرضها و عادتهای ذهنیای که سبب تنبلی فکر و خوشخیالی و زودباوری و خلاصه سادهلوحی میشود اجتناب کنیم. برای این کار سر و کله زدن با این کتاب شروع خوبی است:
هنر شفاف اندیشیدن
نوشته رولف دوبلی
مترجمان:
عادل فردوسیپور
بهزاد توکلی
علی شهروز
نشر چشمه