فضای غالب بر حال و هوای نقاشی و هنرمان را که در نظر داشته باشیم، بهتر درمییابیم که ایمان افسریان نقاش متفاوتی است. به یک معنا او به یک سنت بزرگ متعلق است، سنت “نقاشی” در غرب؛ سنتی از جوتو تا رنسانس و از رنسانس تا روزگار ما. به معنایی دیگر او منفرد است؛ آن سنت اینجا آمده و نیامده، یا به عبارت بهتر هنوز نیامده پس زده شده و رفته است؛ سنتی که مثلا کمالالملک میخواست در آن جایی بجوید و بر آن جایگاهی بیابد. در حال و هوای مدرن و پستمدرن و مفهومی و پسامفهومی، تلاش پیگیرانه در آن سنت “نقاشانه” و تلاش برای تبدیل آن به جریانی زنده و غیربازاری در اینجا، تشخص هنری خاصی ایجاد میکند. ایمان افسریان با تجربههای عملی در نقاشی، تدریس طراحی و نیز تلاشهای نظریاش در “حرفه: هنرمند” به دنبال پدید آوردن آن جریان است.
ایمان افسریان متولد 1353 است. دورههای کارشناسی نقاشی و کارشناسی ارشد تصویرسازی را در دانشگاه هنر گذرانده است و نخستین نمایشگاه انفرادیاش در سال 1373 در گالری هفتثمر بوده است. مهمترین نمایشهای آثارش در گالری اثر تهران بوده است و البته کارهایش در آمریکا و انگلستان و آلمان و اتریش هم نمایش داده شده است.
نمایشگاه اخیر ایمان، “هست شب”، به گمان من، یک گام بلند به پیش برای اوست. نسبت به نمایشگاه پیشیناش که خبر برگزاری آن را هم روی “ما کم شماریم” گذاشته بودم (اینجا)، در نمایشگاه اخیر هم کارها از حیث تکنیک و فن نقاشی پختهتر و قویتر و گیراتر است و هم گویی جهاننگری پشت آنها پختگی و کمال بیشتری پیدا کرده است. در کارهای قبلی انگار عمدتا لحظههایی ثبت شده را میدیدیم، خاطرههایی در حال مقاومت بیثمر در برابر رنگ باختن، کارهای این بار اما صرفا یک لحظه نیستند و بخشی از یک استمرارند. کافی است آن ساختمان بزرگ و با مهابت را ببینیم که در تاریکی شب چراغی در یکی از اتاقهای آن روشن است یا آن کوچهای را که از بالا و قاعدتا از پنجره یکی از خانههایش به آن مینگریم و چراغی در آن در جوار درختی و پیش روی دری روشنایی کوچه را تأمین میکند. پشت این نقاشیها یک لحظه ایستا نیست، حکایت و روایتی هست.
نمایشگاه “هست شب” تا پایان مهرماه 1395 در گالری اثر (خیابان ایرانشهر، کوی برفروشان، شماره 16) برقرار است.