طبعا نویسندهای که نام دفتر یادداشتهایش را دفتر یادداشتهای بد گذاشته است یادداشتهایش را چندان جدی نمیگیرد چه رسد به این که بخواهد در مورد آنها ادعایی داشته باشد و برای خودش کشف و کرامتی قائل شود. حتما پیش میآید که برخی از این یادداشتهای تسخرآمیز با گفتهها و نوشتههایی شبیه از کار دربیاید، چه […]
ادامه مطلبدفتر یادداشت های بد
از “دفتر یادداشتهای بد” ، مجموعه هشتم
این که بعضی بعضی دیگر را مغزشویی می کنند درست
اما این که بعضی پس از مغزشویی شدن از جانب بعضی دیگر
مغزشان آب می رود
حاکی از عیب و علتی در خودشان نیست؟
وجدانا “جنس مغز” در این ماجرا تاثیری ندارد؟!
از دفتر یادداشتهای بد ، مجموعه هفتم
از مهیبترین مهیبهای دنیاست خواب دیدن
نه فقط کابوسهای ترسناک
که شیرینترین رویاها نیز؛
خواب که میبینی در بند دروغی هستی که تشخیصاش نمیدهی و کارهایی میکنی که نقشی در آنها نداری. مهار چیزی در دست تو نیست و نه حتی مهار خودت – البته این دومی را وقتی بیدار میشوی میفهمی.
شاید هم خوبی بیداری این است که از آن بیدار نمیشویم!
از “دفتر یادداشتهای بد” ، مجموعه ششم
در طبیعت نه ماست هست نه پنیر
نه حتی شیر جوشیده
جوشاندن شیر همانقدر تصرف در طبیعت است که استفاده از اینترنت
تصرف انسان در طبیعت همانقدر طبیعی است
که شکارگری گرگ و چریدن گوسفند
ضمنا
در طبیعت مطلقا اخلاق نیست
شگفتانگیز بودن انسان
در درک زشتی ظلم است
در فراتر رفتن از طبیعت
از “دفتر یادداشتهای بد” ، مجموعه پنجم
خدایا عقل نداده باشی گرفتاریم
عقل داده باشی
باز هم گرفتاریم
کلا به داده و ندادهات شُکر
از “دفتر یادداشتهای بد” ، مجموعه چهارم
خدایا
دوستداشتنیترینی
اما
چرا دوستنداشتنیترین بندگانت
تو را شبیه خود میخواهند؟!
از “دفتر یادداشتهای بد” ، مجموعه سوم
ای خدای مهربانی که گفتهای
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
باش